چه رویاها که پاره نشد!

جهان آلوده خواب است و من در وهم خود بیدار!!

چه رویاها که پاره نشد!

جهان آلوده خواب است و من در وهم خود بیدار!!

واسه هر کی دل من تنگ میشه     ...    تا میفهمه دلش از سنگ میشه

...

http://www.khabgard.com/bsa/stories/?id=1072952484           این داستانو بخونین حتما....عالیه             

نه مرا حسرت به رگ ها می دوانید آرزویی خوش

نه خیال رفته ها میداد آزارم...

.

.

نه خیال رفته ها میداد آزارم....

آره؟

نه!!

نمی دونم...

شایدم میداد آزارم...

آررره

حتما میداد آزارم...الانم آزار میده...مگه به این زودیا جای زخمش خوب میشه...شایدم هیچ وقت خوب نشه....آره....خیال رفته ها میداد آزارم....خیال یه هفته پیش ...خیال یه ماه پیش....خیال یه سال پیش....خیال همه زندگیم...آزارم میده....کاش میشد برگشت به عقب...کاش میشد از اول شروع کرد....وااااااااااای نه!!!!!!!از اول نه......

دیگه نمی تونم.....دیگه تحملشو ندارمممم....

دارم آتیش میگیرم خداااا..........

دارم میسوزم و هیچ کس سوختنمو نمیبینه....

کسی نمی فهمه....

قرار هم نیست کسی بفهمه....آخه منم دردای اونارو نمی فهمم....نمی دونم ....شایدم بفهمم....

نمی دونم

نمی دونممممم....

من هیچی نمی دونمم...

نمی دونم چرا !!!!! نمی دونم چرا اینجوری شد....خدا جون تو می دونی؟

آره...حتما تو می دونی چرا اینجوری شد؟؟؟خوب به منم بگو دیگه فدات شم....تو رو خدا فقط نگو قسمت همین بود...آخه گوشم از این حرف پره...همه همینو میگن...خسته م کردن....تو دیگه اینو نگو خداااااااااا.......

یه دلیل بیار که راضی شم...راضی که نه...آروم شم...

آروم؟؟!!!

نه!!!

آروم نه!!!

آروم نمیشمممممم...

آخ.....خداااا....دارم میسوزم....دلم تنگه...خداااااااا....